رویدادهای عمومی

عشق های ناگفتنی

مهربانترین

به حکمتش دل بسپار...


خلاصه :

چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام پرداختی....

  • مردی در مسیر خانه اش پیله ابریشمی یافت و آن را با خود به خانه برد. روزی متوجه تلاش کرم کوچک داخل پیل برای خروج از شکاف آن شد. تلاش کرم برای خروج از آن شکاف ریز دیدنی بود.تا اینکه بعد مدتی دست از تکاپو برداشت و آرام گرفت. مرد تصمیم گرفت کمکش کند و سختی هایش را پایان دهد. با قیچی شکافی در پیله ایجاد کرد به امید آنکه خروج و پروانه شدن اش را ببیند.....
  • سالها گذشت و آن کرم هرگز پروانه نشد.
  • این قانون طبیعت است و پروانه شدن بدون تحمل سختی های پیله ممکن نیست...
  • پس بگذار روزگار هر چه میخواهد پیله کند، به زودی پروانه ای زیبا خواهی شد.


heart

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران